2 فروردین----- پسرم ،رادینم،2 ساله شد.
سلام پسر دو ساله من در آغوشـت کـ ِ می گیــرم آنقــَــَدر آرام می شوم کـ ِ فـَـراموش می کنم بـایـ ـد نفس بکشم وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند، من را لایق آن دانست و هدیه من به تو ، قلب عاشقی است که فقط برای تو می تپد.. به دنیا آمدی و دنیای من شدی... در عجبم چگونه اینچنین عاشق موجودی شده ام که هنوز حتی اسمم را درست تلفظ نمیکند . چگونه در هر نفسش زندگی میکنم در حالی که با نفس های من زندگی گرفت و چه طور به او وابسته گردیدم در حالی که زمانی تنها با رگ باریکی به من و بعد به زندگی وابسته بود مادرانگی را هر روز با پسر عزیزم ...